چرا در تغییر عادتهایمان یا ایجاد عادتهای جدید موفق نیستیم؟
در زندگی شخصی، حرفهای و روابطمان، برنامهها و عادتهای جدیدی را میخواهیم ایجاد کنیم اما در تحقق آنها موفق نمیشویم. در این مقاله، چهار دلیل اصلی را برای عدم موفقیت در ایجاد عادتهای جدید یا تغییر عادتهای بد به اشتراک میگذارم.
یکی از دلایل اصلی این است که تمامی امور را همزمان میخواهیم تغییر دهیم. به عنوان مثال، در آغاز سال جدید، به تنهایی با خودمان به تفکر میپردازیم و لیستی بلند و جامع از مقاصدی که میخواهیم دنبال کنیم تهیه میکنیم؛ مثلاً قصد داریم به کلاس زبان برویم، فعالیت ورزشی خود را افزایش دهیم، بیشتر وقت را برای کارهای تجاریمان اختصاص دهیم، بیشتر وقتی را به روابطمان اختصاص دهیم و لیستی از اقدامات مختلف را تهیه میکنیم و آنها را مرتب میکنیم. اما به دلیل اینکه تمامی اینها را با هم ترکیب میکنیم، در واقع هیچکدام را به انجام نمیرسانیم. شاید ضربالمثل مشهوری را شنیده باشید که میگوید اگر به دنبال چندین خرگوش به طور همزمان بدوید، چه تعداد را خواهید گرفت؟ هیچکدام را!
دلیل دوم این است که تمایل به ایجاد سریع یک عادت بزرگ در خودمان داریم. به عنوان مثال، تصمیم میگیریم ورزش کنیم و میگوییم از فردا روزی 50 دوره شنا میروم یا از فردا روزی 20 کیلومتر دوچرخه سواری میکنم. اما برای کسی که عادتی ندارد و پیشتر این کار را انجام نداده باشد، چنین تغییراتی تقریباً غیرممکن است. اما اگر از کارهای کوچک شروع کنیم، امکان انجام آن وجود دارد. به جای اینکه بگوییم از فردا روزی 50 دوره شنا میروم، بگوییم از فردا روزی 5 دوره شنا میروم و به تدریج آن را افزایش میدهم. به جای اینکه بگوییم از هفته آینده میخواهم هفتهای یک کتاب بخوانم و تمام کنم، بگوییم که از فردا روزی 2 صفحه کتاب میخوانم و به تدریج این مقدار را افزایش میدهم.
دلیل سوم این است که بیش از حد درگیر نتیجه میشویم. به عنوان یک مثال، در حالی که رژیم غذایی را رعایت میکنیم و قصد کاهش وزن را داریم، بیش از حد به این مساله تمرکز میکنیم که حالا چند گرم وزن کم کردهایم؟ به اندازهای که هر ساعت خودمان را وزن میکنیم تا ببینیم چقدر وزنمان کاهش یافته است. وقتی که تمرکز بیش از حد بر روی نتیجه باشد، فرآیند تغییر بسیار دشوار میشود، زیرا میدانیم تغییر یک چیز زمانبر و طولانی است؛ روزهایی موفق هستیم و روزهایی موفق نیستیم و اثر تغییر در طول زمان را نشان میدهد. بنابراین، اگر بیش از حد به نتیجه تمرکز کنیم، خودمان را مضطرب میکنیم. یک مثال دیگر میتواند در حوزه تجارت الکترونیکی باشد، زمانی که پستهای رسانههای اجتماعی را برای بازاریابی آنلاین منتشر میکنیم. اگر هر روز بیاییم و ببینیم چند نفر به ما پیوستند، هر دقیقه ببینیم چقدر به درآمدمان اضافه شده است، ما را مضطرب میکند. اما اگر علاقهمند به فرآیند باشیم، عاشق فرآیند شویم و همچنین به نتیجه توجه کنیم ولی تمرکز بیشتر را بر روی فرآیند قرار دهیم، نتیجه بهتری خواهیم گرفت.
دلیل چهارم این است که میخواهیم تغییر کنیم، اما محیط اطرافمان ناسالم و غیرموثر است. به عنوان مثال، میخواهیم رژیم غذایی را رعایت کنیم و وزن خود را کاهش دهیم، اما در خانه از هر میز و صندلی که رد میشویم، یک پفک، چیپس، کیک یا شیرینی وجود دارد. اینگونه است که محیط ما را به سمت نادرست هدایت میکند. یا به عنوان مثال دیگر، میخواهیم به دنبال رویاهایمان برویم و تغییرات اساسی در عادتها و زندگیمان ایجاد کنیم، اما افراد اطرافمان، خانواده، دوستان، همکاران، افرادی که بیشتر از زمانمان را با آنها میگذرانیم، افراد منفی و تندرو هستند و میگویند که این کار امکانپذیر نیست، تو نمیتوانی، در این شرایط امکانپذیر نیست، در این کشور امکانپذیر نیست و به طور خلاصه مانع موفقیتمان میشوند. بنابراین، یک نکته بسیار مهم تأثیر محیط است و باید تلاش کنیم تا در یک محیط مناسب قرار بگیریم. گاهی اوقات نمیتوانیم محیط را به طور کامل تغییر دهیم، به عنوان مثال نمیتوانیم خانواده خود را به طور کامل تغییر دهیم، اما میتوانیم خودمان را بیشتر در معرض افرادی قرار دهیم، کلاسهایی بگذاریم، دورههایی بگذاریم، صفحات شبکههای اجتماعی را دنبال کنیم که ما را به سمت هدفمان هدایت میکنند.
آیا در حین ایجاد یک عادت جدید یا تغییر یک عادت بد، با هیچکدام از این چهار مسئله مواجه نیستید؟
- آیا تلاش میکنید همه چیز را همزمان تغییر دهید؟
- آیا سعی دارید تغییر بزرگی را به سرعت ایجاد کنید؟
- آیا به طور زیادی درگیر نتیجهی نهایی هستید؟
- و آیا محیط شما به شما کمک میکند یا نمیکند؟
برای ادامه موضوع ویدئوی “چرا در تغییر عادت موفق نیستیم” را مشاهده کنید:
با دورههای آکادمی شهاب اناری بیشتر آشنا شوید:
دوره کوچینگ | دوره بیزینس کوچینگ | تربیت مدرس شکوفایی