کوچینگ صنعتی رو به رشد در دنیاست و کمک گرفتن از یک کوچ در زمینه های مختلف به یکی از مراحل رسیدن به پیشرفت در کسب و کار و رشد فردی تبدیل شده است. کوچینگ در حوزه های مختلفی به کمک متخصصان آمده است.
روانشناسی کوچینگ یک شاخه روانشناسی است که ستون فقرات علمی کوچینگ را تشکیل می دهد. داشتن دانش پایهای در روانشناسی کوچینگ میتواند شما را به یک کوچ مؤثرتر تبدیل کند.
در این مقاله، به بررسی روانشناسی کوچینگ و نحوه استفاده از آن برای کمک به مراجعان خواهیم پرداخت. همچنین تفاوتهای مفید بین کوچها و روانشناسان را مشخص کرده و منابعی را برای توسعه افرادی که علاقهمند به تبدیل شدن به کوچ هستند، معرفی خواهیم کرد.
قبل از ادامه مطلب، پیشنهاد میکنیم مقاله ما در مورد روانشناسی مثبت را مطالعه کنید. در آنجا به بررسی جنبههای اساسی روانشناسی مثبت، از جمله نقاط قوت، ارزشها و خودشفقتی میپردازند و ابزارهایی را برای بهبود رفاه مراجعان، دانشآموزان یا کارمندان شما معرفی میکنند.
تعریف روانشناسی کوچینگ
روانشناسی کوچینگ مطالعه علمی رفتار، شناخت و احساسات در فرایند کوچینگ است تا درک ما را عمیقتر کرده و عملکرد ما را در کوچینگ بهبود بخشد.
کوچینگ شامل طیف گستردهای از فعالیتها و جهتگیریهای نظری است که این باعث می شود برای اینکه از کجا باید آنرا شروع کرد، دچار سردرگمی شویم.
همانطور که در بالا ذکر شد، کوچینگ شامل کاربرد فرآیندها، رویکردها و مداخلات روانشناختی برای رساندن مراجع از نقطه شروع به خط پایان است. اما این اصول از کدام بخش روانشناسی نشأت میگیرند؟ کوچینگ در عمل چگونه به نظر میرسد؟
در مقاله کوچینگ چیست به طور کامل گفته شد که کوچینگ فرآیندی تسهیل کننده است و کوچ در این فرآیند وظیفه دارد که مراجع را به سمت کشف خود و رسیدن به اهدافش هدایت کند. کار کوچینگ بر اهداف خاص و دستاوردهای قابل اندازه گیری تمرکز دارد که در آن مراجع، نقش فعالی در این فرآیند ایفا می کند.
تفاوت کوچینگ و روانشناسی
آموزش روانشناسی شامل سه حوزه اصلی (رفتار، شناخت، احساسات) و همچنین تجربه عملی است. این آموزشها روانشناسان را برای انتقال به کار کوچینگ آماده میکند. با این حال، تفاوتهای قابل توجهی بین کوچ و روانشناس وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
هر کسی میتواند خود را کوچ بنامد، اما بیشتر افراد نمیتوانند خود را روانشناس بنامند. این تفاوت مهمی است زیرا تعریف این دو واژه بسیار دقیق و خاص است. در حال حاضر هیچ نهاد نظارتی دولتی برای کوچینگ وجود ندارد و به همین دلیل، هر کسی میتواند به عنوان کوچ فعالیت کند.
از سوی دیگر، واژه روانشناس توسط ارگان های صدور مجوز تنظیم میشود. به عنوان مثال، در ایران کسی بدون داشتن مدرک روانشناسی نمی تواند نسبت به ویزیت بیمار و مشاوره به او فعالیت کند.
با این حال، ویژگیهای مشترک زیادی بین روانشناسان و کوچها وجود دارد. این به این دلیل است که شباهتهای زیادی بین درمان و کوچینگ وجود دارد. در واقع، بسیاری از درمانگران از درمان به کوچینگ تغییر مسیر میدهند.
برای درک این دو عنوان، مهم است که تفاوت بین روانشناسی و کوچینگ را روشن کنیم.
بیایید با مقایسه برخی شباهتها شروع کنیم. هم کوچینگ و هم روانشناسی بر اساس روابط محرمانه بین متخصص و مراجع استوار هستند. در هر دو حالت مراجع ها با امید تغییر وارد این فرآیندها می شوند.
این دو رشته، از تکنیکهای مشابهی مانند مصاحبه، گوش دادن فعال و پرسش سقراطی استفاده میکنند. رواندرمانگر و کوچ هر دو نیاز دارند که به درک جامعی از مراجع خود برسند و بر اهداف مراجع تمرکز کنند و نقش تسهیل کننده را ایفا نمایند.
تفاوت اصلی بین کوچینگ و روانشناسی در تمرکز آنها است. در کوچینگ، تمرکز بر شکوفایی، موفقیت و حرکت رو به جلوست. در درمان، تمرکز بر حل اختلال عملکردی و یک مسئله بالینی قابل شناسایی (مانند افسردگی یا اضطراب) است.
تفاوت کوچینگ با روانشناسی |
|
روانشناسی |
کوچینگ |
روانشناسی یک شاخه علمی است |
کوچینگ یک مهارت یا رشته شغلی است |
فرصتهای کاری روانشناسی به صورت بالینی یا تحقیقاتی/ آموزشی یا هر دو است |
فرصتهای کاری کوچینگ با سازمانها و افراد در حیطه های فردی، بیزینس، روابط و … است |
تمرکز اصلی بر روی گذشته، زمینه های بیماری و اختلالات روانی است |
تمرکز اصلی روی “آگاهی و اقدام” مراجع است |
بعضی شاخه های جدیدتر روانشناسی بروی شکوفایی انسان هم کار می کنند |
به صورت فردی و گروهی قابل انجام است. |
بسیاری از روانشناسان در حال یادگیری کوچینگ هستند |
قابل ارائه به عموم، بیزینس ها و سازمانهای دیگر |
اهمیت روانشناسی کوچینگ
تاثیرات روانشناسی کوچینگ بسیار گسترده است و می تواند موجب افزایش خودآگاهی، اعتماد بنفس، بهبود روابط و مدیریت اضطراب و استرس شود. این فرآیند کمک می کند تا کیفیت و بهره وری در زندگی افراد بالا رود.
در ادامه به مزیت های روانشناسی کوچینگ و نقش آن بر تغییر و تحول افراد میپردازیم.
مزیت های روانشناسی کوچینگ
- شناسایی اهداف: روانشناسی کوچینگ موجب میشود که اهداف مناسب شناسایی شود و بهترین مسیرهای موجود برای رسیدن به آنها شناسایی شود.
- خودآگاهی: به طور کلی فرآیند کوچینگ مبتنی بر خودآگاهی است. کوچ به مراجع کمک می کند که مراجع به شناخت بهتری از خود و توانایی هایش برسد و نقاط ضعف و قدرت خود را به خوبی بشناسد.
- تمرکز بر راه حل: در روانشناسی کوچینگ تمرکز بر راه حل و اقدامات عملی است. در این فرآیند به جای درگیر شدن با مشکلات و چرخه های منفی، در جستجوی راه حل های شخصی سازی شده و خلاقانه هستیم.
- تغییرات دائمی: در روانشناسی کوچینگ، ایجاد تغییرات به صورت دائمی و موثر خواهد بود و رفتارهای پایدار در زندگی ایجاد می شود.
- اهداف واقع گرایانه: اهداف افراد باید متناسب با ظرفیت ها و توانایی هایشان باشد و این اهداف باید به صورت دقیق و محدود تر باید تعیین شوند.
- انگیزش: رواشناسی کوچینگ انگیزه و انرژی افراد را برای پیگیری اهدافشان را افزایش می دهد.
نیاز به روانشناسی کوچینگ
روانشناسی کوچینگ که ترکیبی از روانشناسی و کوچینگ است توسط کوچ های حرفه ای به صورت موثر مورد استفاده قرار میگیرد. باید توجه داشت که کوچ هایی که در این حوزه کار میکنند باید تخصص و تجربه کافی داشته باشند. در دوره آموزش کوچینگ حرفه ای آکادمی کوچینگ شهاب اناری، شما به تمام مهارت های مورد نیاز برای ورود و فعالیت در این صنعت مجهز می شوید.